نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است.
نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.
نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنـان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است.
عظمت و شکوه خیال انگیز این جشن ملی، پرنده فــکر ایـرانی میهن پرست و علاقه مند به سنتهای دیرین را در عــالم بی انتهای اندیشه به پرواز در آورده و به سوی گذشته هایش می کشاند.
ابوریحان بیرونی در (التفهیم) در پاسخ به این سوال که: نـــوروز چیست؟ می نویسد: « نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو، نام کردند زیـرا که پیـشـانی سال نو است و آنـچه از پس اوست از این پنج روز، همه جشنهاست و ششم فروردین ماه نوروز را بزرگ دارند، زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های خشم و گروهـان بگزاردندی و حاجت ها روا کـردنـدی، آنـگاه بدین روز ششم خلـوت کردندی، خاصگان را و اعتقاد پارسـایان اندر نـوروز نخستین آنست که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن.»
نوروز نامه منسوب به خیام آمده اســت که: « سبب نهادن نوروز آن بوده است که چـون دانستند که آفتاب را دو دور بـوده یکی آن سیصد و شست و پنج روز و ربــعی از به اول دقیـقه حمـل باز آید، بـه همان وقت هر روز که رفته بود بدین دقیـقه نتواند آمدن چـه هـر سال از مدت همی کم شود، چون جمشــید این دو را دریـافت انوروز نام نهاد و جشــن آیـین آورد. پـس از آن پادشاهـان دیـگر مردمان بدو اقتدار کردند.»
ابوریحان در آثار الباقیة، می نویسد: « برخی از علمای ایران می گویـند: سبـب این کـه ایـن روز را نـوروز می نامند این است کـه در ایـام تهمورث صـائبه آشکار شدنـد و چون جمشید بـه پادشاهی رسید دین خود را تجدید کرد و این کار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز را که روز تازهای بود، جمشید عید گرفت.»
در آثار پیشینیان آمده است که، این جشن را نــخست جمشید برپا کرد. گویند در این روز جمشید بـه جنگ دیـوان رفت و آنان را فرمانبردار خویش ساخت. جمشید در این روز بر تختی نشست کـه دیوان آن را می بردند و بـا آن به یک روز راه از دماوند به بــابـل رسید. مردم در تعجب شدند و آن روز را جشن گرفتند.
در آثار پیشینیان آمده است که این جشن را نخست جمشید برپا کرد. گویند در این روز جمشید بـه جنگ دیوان رفت و آنان را فرمانبردار خویش ساخت. جمشید در این روز بر تختی نشست کـه دیوان آن را می بردند و با آن به یک روز راه از دماوند به بابـل رسید. مردم در تعجب شدند و آن روز را جشن گرفتند. پس از جمشید شاه سال به سال براهمیت و فراگیری نوروز افزوده شد.
در زمان هخامنشیان و ساسانیان، نوروز بعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه (نه فقط زرتشتیان) اجرا می شده است.
علت مهم دیگری که جهت گسترش نوروز و درآمدن این عید در حیطهی شعایر اسلامی یاد میشود، تقارن نوروز است با جانشینی علیبن ابیطالب توسط پیغامبر اسلام محمدبن عبدلله (ص) در عید غدیرخم، در سال دهم هجری برابر با بیست و نهم حوت (اسفند) است. همچنین در چنین روزی علیبن ابیطالب عاقبت بعد از بیست و پنج سال گوشهگیری اجباری به خلافت رسید. به این ترتیب نوروز همچنان پس از اسلام اهمیت خود را حفظ کرد و احادیث و روایات بسیاری در این باب و در بهارالانوار گردآوری شده است.
طبیعت پس از گذران ِدوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود. (در اسلام و همچنین عارفان ِاسلامی موضوع خلق مدام، منطبق با این عقاید ایران باستان است) انسان نیز باید بعنوان یکی از مخلوقین ِالهی سعی کند همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
ماه فروردین را ماهِ فَروَهَرها یا فَروَشی ها می نامند و آن عید اموات است. در این ماه بدلیل رستاخیز (نو شدن ِموقت دنیا) پرده ی میان زندگان و مردگان به کناری رفته و ارواح ِنیک ِدر گذشتگان به ملاقات ِزندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی، نیز از همین اعتقاد نشأت می گیرد. ارواح ِنیک بصورت افرادی که رویشان پوشیده است به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نیز به آنان به رسم یادبود و برکت هدیه ای می دهند. و نیز تمیز کردن خانه ها و روشن کردن چراغها و شمعها در زمان تحویل سال برای رضایت خاطر و هدایتِ فروهر هاست.
در روز ابتدای فروردین، که بنام ِپاک و برکت دهنده ی اهورامزدا (خدای پاک) مزین شده است، خورشید وارد برج حَمَل شده و جهان از نو آفریده می شود.
ایرانیان کهن برای استقبال از سبزی ِبهاران، 25 روز مانده به فروردین بر 12 ستون ِخشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. (12 ستون ، اشاره به اعتقاد کهن ِقرار گرفتن ِجهان بر روی 12 ستون)
ششمین روز فروردین که بنا به نظرات بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زرتشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. (آورده اند که در بامداد ِآن روز به کوه ِبوشنج شخص ِخاموشی که دسته ای از گیاهان خوشبو در دست دارد ساعتی نمایان است، سپس پنهان می شود و تا سال ِدیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی گردد.
فلسفه هفت سین
ایرانیان کهن و مردم بابل عدد "هفت" را مقدس می شمردند، طبقات آسمان و زمین و سیارات هفت بوده است، ستارگان هفتگانه ((زهره، مشتری، عطارد، زحل، مریخ، زمین و خورشید)) و ایام هفته نیز هفت روز است و گرامی میداشتندش.
پارسیان در تمامی روزهای فروردین خانه های خود را چراغانی کرده و چوب های خوشبو می سوزانند و شمع ها را روشن نگاه میدارند و خوانچه ای پهن می کنند که بر آن هفت چیز که نامشان با حرف ِسین شروع شده باشد میگذارند (هفت سین) مانند:
سبزه: نمودار ِگلهای زیبا و زینتی، سرسبزی و خرمی
سرکه: نماد شادی (میوه درخت تاک در ایران، میوه شادی خوانده میشد)
سمنو: از جوانه ی گندم، نمود رویش و برکت
سیب: میوه ای بهشتی و نماد زایش
سیر : نگهبان سفره (در اکثر فرهنگ های آریائی برای سیر نقش محافظت کننده از شر قائل بودند)
سماق: نماد مزه زندگی
سنجد: بوی برگ و شکوفه ی آن محرک ِعشق و دلباختگی است.
سکه: موجب برکت و سرشاری کیسه
کتاب مقدس که در گذشته اوستا و اکنون قرآن است و بودنش بر سر سفره باعث رونق میباشد.
آینه و شمع بر سر سفره هفت سین نیز نماد ِنور و روشنایی و شفافیت است. معمولا تخم مرغ نیز بر سر سفره ی هفت سین میباشد که نماد ِنطفه و باروری و زایش است. نیز در اساطیر ِایران، جهان، تخم مرغی شکل است، آسمان چون پوسته ی تخم مرغ و زرده اش نمودگار زمین است. ماهی ِزنده نیز نماد سرزندگی و شادابی ست. و هزاران فلسفه و رسوم متفاوت که در گوشه و کنار ِایران عزیزمان پراکنده است و در بعضی از کشورهای شرق آسیا مانند چین، هند و پاکستان نیز هر ساله مراسمی شبیه به نوروز انجام می شود.
تاریخچه نوروز
در تقویم ایران باستان هر 365 روز برابر یک سال می گفتند،و با گذشت هر 120 سال دو روز به مدت یک ماه جلوتر می آمد ، پس از ورود اسلام به ایران تقویم هجری-قمری که هر 355 روز یک سال کامل محسوب می شد ،رایج شد.اما بعد از 11 فروردین سال 1304 (شمسی) در زمان "ملکشاه سلجوقی" تعدادی از دانشمندان آن عصر تقویمی را تنظیم کردند که تقویم جلالی ملکشاهی نام گرفت . در این تقویم نوروز از ابتدای فصل بهار آغاز میشد و از آن زمان بود که این مراسم به جشن ملی ایرانیان تبدیل شد.نوروز در نخستین روز از نخستین ماه سال خورشیدی آغاز می شد،همانگاه که خورشید وارد برج (حمل) می شود و شب و روز برابر می گردد و طبیعت دوره سرما را در پس می گذارد و موسمی معتدل شروع و زمین از خواب زمستانی بیدار می شود.
سرزمین چهار فصل:
با مشخص شدن سالها - به این ترتیب که در هر سال بعد از 365 روز و چند ساعت دوباره روزی از یکسال جدید می امد که آن را نوروز می نامیدند- ،تقسیم بندی دوم یعنی تقسیم فصلها شروع شد که بر مبنای تغییر طبیعت و حالت زمین بود و بدون شک شناخت فصلها در جایی امکان پذیر بود که مردم آن سرزمین چهارفصل را به معنای واقعی تجربه کرده باشند و برای اینکه فصلها به صورت دقیق تر مشخص شوند،برجها و ماه ها به کمک نجوم و صور فلکی به وجود آمد.
نوروز در اسطوره ها:
در اغلب جوامع ابتدایی مفهوم سال نو برابر است با جواز استفاده از محصول و فراورده های خوردنی ،یعنی رسیدن به مقطعی از زمان که به موجب آن بدست آوردن و برداشتن مواد خوراکی برای دوره ای دیگر میسر و شدنی است.در میان جوامع ابتدایی تنظیم کننده زمان و اعلام کننده آنها و آیین ها و مراسم آن ،توسط کاهنان و موبدان انجام می گرفت. در مصر و تمدن های بین النهرین و ایران نیز چنین بوده و نوروز و مهرگان و …هم به همین صورت تنظیم شده اند.از آنجا که این جشن بیش از اندازه برای ایرانیان ارزش و اعتبار داشت ،مطابق معمول برای رسمیت بخشیدن و گرامی داشتن آن ،بسیاری از رویدادهای جالب توجه تاریخی و داستانی را به آن نسبت داده اند.و گاه این انتسابها آنقدر زیاد می شد که حتی از دست مایه های غیر فارسی هم استفاده شده است.
نوروز به روایت تاریخ:
در شاهنامه فردوسی که خود یکی از کهن ترین متون فارسی است،در مورد نوروز آمده است :. در میان تمام پادشاهانی که به قدرت می رسند پادشاهی جمشید از ویژگی های خاصی برخوردار بوده است و درست در همین زمان یعنی سلطنت پسر طهمورث؛ جمشید ، نوروز شکل می گیرد.زیرا اکثر دگرگونی های اجتماعی و اقتصادی در زمان او صورت گرفت و به سبب اینکه جمشید ایرانشهر را به غایت آبادانی رسانید و در روز نوروز دنیا را به تصرف در آورد ، پس از آن او بود که مقرر کرد نوروز را جشن بگیرند.
فرقه شعوبیه نیز با آمدن اسلام به ایران به آیین های ایرانی رنگ و بوی اسلامی دادند،و احادیثی در این زمینه امده است از جمله "مجلسی" حدیثی از امام صادق (ع) آورده است :"در آغاز فروردین آدم آفریده شد و آن روز فرخنده ای است،برای خواستن نیازها و برآورده شدن آرزوها و دیدن پادشاهان و فراگرفتن دانش و کابین بستن و زناشویی و مسافرت کردن و داد و ستد و در این روز فرخنده بیماران رو به بهبودی می گذارند و بارداران به زودی می زایند و روزی ها فراوان می شود." برخی هم از "حشویه "می گویند که چون "سلیمان بن داوود" انگشتر خویش را گم کرد،سلطنت از دست او بیرون رفت ولی پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را یافت و پادشاهی به او برگشت و مرغان برگرد او جمع شدند و گفت:"نوروز آمد یعنی روزی تازه بیامد".قدیمی ترین یادی که از نوروز در دوران اسلامی شده است خبری است که به موجب ان در زمان عمر بن خطاب ،هرمزان،استاندار خوزستان که مسلمان شده بود از شیرینی و دیگر اقلام خوان نوروزی خوانچه ای برای حضرت علی(ع) فرستاد.
سفره هفت سین:
عدد هفت در همه ی فرهنگها و ادیان عدد مقدسی است.در تمدن ایرانی هم عدد هفت در نمودهای مختلف ظاهر می شود،یکی از این نمودها سفره هفت سین است که در آیین های باستان ایران برای هر جشن یا مراسم مذهبی ،خوانی گسترده می شد که در آن علاوه بر آلات و اسباب نیایش مانند آتشدان ،فراورده های فصل و خوراکی های گوناگون نیز بر خوان نهاده می شد.هر کدام از سین های سفره هفت سین نمادی از یک چیز است.قران کتاب مقدس است و بودنش بر سر سفره باعث رونق می شود.سنجد نمادی از زایش،تولد و بالندگی است.سمنو موجب فراوانی و برکت در سال نو می شود.سیب سرخ نمادی از باروری و زایش است،سماق برای پاکیزگی ،سیر برای گندزدایی،سرکه برای گندزدایی و پاکیزگی،تخم مرغ نمادی از نطفه و نژاد ،ماهی سرخ باعث باروری و برکت ،سکه موجب برکت و سرشاری کیسه و انار و پردانگی آن نشان از باروری است.
نو روز؛ روز نو... :
نو شدن سال ،تکرار نماد آفرینش است،تکرار خلقت.تجدید خاطره آفرینش آدمی است و بازآفرینی و یادآور تاریخ ،فرهنگ و تمدن یک ملت و یک قوم.نوروز جشن حرکت و تکاپو است . اما نه حرکت و تکاپو برای انباشتن ،بلکه زمانی است که حتی شب و روز هم به اعتدال می رسد و این اعتدال در سنتها وآداب قدیمی است که به عید رنگ و بویی در خور می دهد.
سال تحویل در تهران روز پنج شنبه اول فروردین 1387 ساعت 18،9 دقیقه ، 19 ثانیه
Iranian New Year 1387 start onIran Friday March 21, 2008, 9:26:12 AM
طبیعت ۴ مرد انسان دوست آفرید.
اشعیا، بودا، کنفوسیوس و کوروش
به همه دوستان پیشنهاد می کنم کتابی درباره کوروش بزرگ به عنوان هدیه نوروزی به یکدیگر
بدهیم تا در ایام نوروز بتوانیم با این مرد بزرگ ایران زمین بیشتر آشنا شویم.
پیشنهاد من کتاب؛کوروش بزرگ؛-نوشته عباس خلیلی
وقتی حدود شش ماه پیش، در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۶، انوشه انصاری، نخستین زن توریست فضانورد ایرانی- آمریکایی به آسمان رفت و پس از گردشی یک هفتهای در فضا به زمین بازگشت، بحثها و خبرهای فراوانی حول و حوش این واقعه شکل گرفت. گروهی انتقادهای زیادی به انوشه انصاری کردند که چرا بیست میلیون دلار برای یک سفر تفریحی یک هفتهای به فضا باید پرداخت بشود درحالی که در گوشه و کنار جهان، چه دردها و مشکلاتی که نمیشد با این مقدار پول آرام و حل بشود. گروه کثیر دیگری هم ازمنظری متفاوت به این واقعه نگاه کردند و اینکه برای تحقق یک رویا میتوان هر بهایی را پرداخت. انوشه انصاری اما در پاسخ به این پرسش که چقدر حاضر هستید برای تحقق رویاهای خودتان بپردازید در سایت اینترنتی خود نوشته: “من جوابی برای این سوال ندارم، اما فکر میکنم پاسخ به این پرسش برای هرکسی متفاوت باشد. خود من همیشه آماده بودم و هنوز هم هستم که زندگی خود را برای تحقق رویاهایم فدا کنم.”
از آن جنجالهای خبری شش ماه گذشته و با آنکه بسیاری تصور میکردند به زودی آن واقعه هم مثل خبر سفر فضایی نخستین مرد توریست فضانورد فراموش میشود و دیگر از انوشه انصاری هم جز در کتاب تاریخ رکوردها، نامی باقی نخواهد ماند. اما ظاهرا اینطور نیست و به نظر میرسد انوشه انصاری از شهرت بدست آمده، از آن سفر فضایی گران قیمت، میخواهد به گونهای متفاوت استفاده کند. سفرهای پی در پی به گوشه و کنار دنیا، برگزاری کنفرانسها و سخنرانی در دانشگاهها و مراکز معتبر و مخاطب قرار دادن کودکان و نوجوانان شیفته فضا، بخش مهمی از زندگی او را در کنار فعالیتهای اقتصادیاش در بخش تکنولوژی ارتباطات شکل داده است.
ر آخرین روز ماه فوریه، انوشه انصاری به دعوت مرکز علمی انتاریو به تورنتو آمده بود تا ضمن برگزاری دو جلسه سخنرانی عمومی، یکی برای کودکان و بزرگسالان و دیگری برای نوجوانان و جوانان ۱۴ تا ۲۴ ساله، نمایشگاه فضایی مرکز علمی انتاریو را هم رسما افتتاح کند. استقبال بسیار قابل توجهی که از جلسات سخنرانی که پیرامون سفر فضایی او و پروژههای آیندهاش انجام میشود و دیدگاههای تازهای که ارائه میکند، نشان میدهد که رویاهای آن دختربچه مشهدی، که تا سن ۱۶سالگی شبها با دیدن ستارهها آرزوهایش را به فضا میفرستاد، حد و مرز و پایانی ندارد. انوشه انصاری همچنان در اندیشه سفری دوباره به فضا است. وقتی از او میپرسم چقدر حاضری برای سفر به کره ماه بپردازی، چشمانش برق میزند و میگوید: "خیلی گران تمام میشود." میپرسم حاضری صد میلیون دلار بدهی و به کره ماه سفر کنی؟ کمی مکث میکند و میگوید پول زیادی است. ولی بلافاصله اضافه میکند:" اگر کمپانی جدیدی که ایجاد کردهایم موفق بشود و امکان سفر به کره ماه باشد، حتما صد میلیون دلار هم پرداخت میکنم."
انوشه انصاری اولین توریست فضانورد دنیا- عکسها از محمد تاجدولتی، زمانه
از بزرگترها قطع امید کردهام، امیدم به بچههاست
در سخنرانی خود اشاره کردید که ۱۶ کشور با مشارکت هم ایستگاه فضایی درست کردند و در فضای کوچکی با هم صلح آمیز کار میکنند و ابراز امیدواری کردید که همین همکاری و همزیستی در زمین هم ایجاد بشود. شما که چنین عقیدهای دارید، چه تلاشی کردهاید برای ایجاد این همکاری روی زمین؟
من بیشترین کاری که سعی میکنم انجام بدهم این است که در موقعیتهای مختلف میروم و با جوانان کشورهای مختلف صحبت میکنم و این مساله را مطرح میکنم. برای اینکه فکر میکنم تنها طریقی که ما میتوانیم به این موقعیت برسیم این است که جوانها یک کاری بکنند. من همانطوری که گفتم از بزرگ ترها قطع امید کرده ام و فقط امیدوارم که بچهها بتوانند این را نگاه کنند ودر یک دنیایی که همه با هم بتوانند مسالمت آمیز زندگی کنند نقش داشته باشند و از آن طریق بتوانم این پیغام را توسعه بدهم.
ولی میدانید که امکانات دست بزرگترها است.من فکر میکنم که بزرگترها بزودی بتوانند این امکانات را در اختیار بچههایشان بگذارند. اگر این بچهها بتوانند به آنها نشان بدهند که چطوری میتوانند با احساس مسوولیت از این موقعیت استفاده کنند.
از طریق سازمانهای بینالمللی، آیا تا به حال به فکر شما رسیده که بتوانید تلاشی بکنید. چون از وقتی که از فضا برگشتهاید با توجه به برنامههایی که دارید تبدیل شدهاید به یک شخصیت زن جهانی که خیلی معروف است؛ همه جا رسانهها به شما توجه دارند؛ و اتوریتهای حول و حوش خودتان ایجاد کرده اید. آیا فکر کردید که از این اتوریته میتوانید استفاده بکنید برای آن عقیدهای که در ذهن شما است؟
من با یکی از سازمانهایی که کار میکنم، "یانگ گلوبال لیدر" (مدیران جوان جهان) است و آنها لیدرهای تمام جهان هستند که طرز فکر آنها خیلی مشابه طرز تفکر من است و با همکاری با آنها امیدوارم بتوانیم که یک موقعیت بهتری را در تمام دنیا ایجاد کنیم که بتوانیم نشان بدهیم چطوری با همکاری، خیلی از مشکلات همه میتواند راحتتر حل بشود.
تجربههایم را با زنها در میان میگذارم
دست کم از نظر خیلی از زنان دنیا، شما یک نمونه و مدلی هم هستید از نظر اراده، تصمیم و تلاش زنی برای به ثمر رساندن آرزویی که دارد. برای زنان دنیا، برای دختران جهان چه؟ آیا فکر کردید که میشود پروژهای را ایجاد کنید؛ یا با همکاری دیگران پیش ببرید برای اینکه وضعیت زنانی که در شرایط کشورهای پیشرفته نیستند را هم یک مقدار ترقی بدهد و بهبود ببخشد؟
در مجموعه "یانگ گلوبال لیدر" یکی از سازمانها، که یک خانمی رییس آن است، سازمانی است به نام «زنان با زنان» که یکی از موفقترین برنامههایی است که برای خانمهای تمام دنیا است. در ضمن هر موقعیتی که پیش بیاید و من بتوانم، به کنفرانسهایی میروم که کنفرانسهایی است که خانمها را تشویق میکند برای فعالیت، چه توی بیزنس و چه موقعیتهایی که خانمها ممکن است به آنجاها نروند یا ریسک آن را نخواهند انجام بدهند. در آن کنفرانسها میروم و خیلی از تجربههای خودم را با آنها درمیان میگذارم که به عنوان یک مشوقی برای آنها باشد که بتوانند استفاده کنند از یک مثالی که بتواند به آنها کمک کند کاری که دوست دارند انجام بدهند.
تولید انرژی از طریق آنتنهای ماهوارهای خورشیدی
شما یک جایزه ده میلیون دلاری تعیین کردهاید در کمپانی "ایکس پرایز" برای یک کمپانی غیردولتی که بتواند وسیلهای بسازد برای رفتن به فضا. آیا قصد دارید که از طریق رفتن به فضا، نوعی بیزنس راه بیندازید و از این موقعیت در بخش بیزنسی استفاده بکنید؟
امکان آن هست. بله. ولی درحال حاضر به خاطر شرکت جدیدی که داریم، یک قسمت از تمام وقت من و شوهرم و تمام خانوادهام که به آن وارد هستیم را گرفته. برای همین الان موقعیتی نبود که این کار را بکنم ولی در آینده امکان آن خیلی وجود دارد. مثلا یکی از چیزهایی که من خیلی علاقه دارم و درمورد آن در سخنرانیام صحبت کردم، آنتن های خورشیدی ماهوارهای هست که بتوانیم از انرژی خورشیدی استفاده کنیم که خیلی از مشکلات انرژی روی زمین را حل کنیم و این یکی از برنامههایی است که من به آن علاقمند هستم.
شما اولین توریست زن فضانورد هستید. آیا فکر کردید که میشود در زمینه فضا،با پروژهای بخواهید توریسم را در فضا گسترش بدهید و ایجاد بکنید؟
من خودم را در قسمت توریسم، زیاد وارد نمی دانم و برای همین در تمام کمپانیهای دیگری که دارند در این زمینه کار میکنند، همکاری دارم ولی خودمان درحال حاضر برنامهای نداریم.
در پاسخ به پرسش یکی از بچهها در سخنرانیتان گفتید که برای رسیدن به رویاهایتان احتیاج به پول ندارید، بلکه باید اراده داشته باشید. اما میدانیم در دنیای واقعی، رسیدن به هر رویایی احتیاج به حداقل امکانات دارد.
درست میگویید. من فکر میکنم این حداقل امکانات یک محیط زندگی امن است و یک سقفی بالای سر و غذا و آسایش و اگر اینها را کسی داشته باشد، بقیه آن دیگر دست خودش است.
به زمانه و زندگی تسلیم نشوید
به دختران نوجوان ایرانی و بویژه نوجوانان مشهدی - که شما از آن منطقه هستید- ، که دنیایی آرزو برای آیندهشان دارند، چه توصیهای دارید که به آرزوهایشان بهتر و سالمتر برسند.
از همه مهمتر این است که آرزوهایشان را فراموش نکنند. برای اینکه من این آرزو را از زمان بچگی داشتم و ته قلبم میدانستم که بالاخره به آن میرسم ولی نمیدانستم که آیا سن سی سالگی این اتفاق میافتد، چهل سالگی یا شصت سالگی. ولی بدون اینکه بدانم کی به این آرزو میرسم، این آرزو را همیشه در قلبم نگه داشتم. همیشه هم ممکن است اول نتوانید بروید و آن کاری را که دوست دارید را بکنید. مثل من که مثلاً خیلی کارهای دیگر کردم و آن کارها، یکجوری غیرمستقیم کمکم کردند که به آرزویم برسم. برای همین باید خیلی نوآور باشید؛ که فکر کنید خب حالا شاید الان نتوانم این کار را بکنم، ولی خب چه کاری میتوانم بکنم که کمکم بکند به آن مرحله برسم و برای همین مهمترین چیز این است که تسلیم نشوند به زمانه و زندگی و آرزویشان را همیشه در قلبشان بپرورانند.
هنوز هم صددرصد مشهدیام
هنوز هم خودتان را یک مشهدی میدانید؟
بله، صد در صد.من و مامانم و دیگران بعضی وقتها که با هم حرف میزنیم چند تا از چیزها را تست میکنند روی تکیه کلامهای مشهدی که ببینند من هنوز یادم میآید بعضی از این لغتها را یا نه.
به لهجه مشهدی یک جملهای را دارید که بخواهید بگویید برای بچههای مشهد؟
جمله نه، ولی میدانم که میگویند، "مودونوم" یا "چغوک" که یکی دیگر از لغتهای مشهدی است. یا "اوو" یعنی آب، که به زبان فرانسه هم هست.
منبع: اینجا