وقتی حدود شش ماه پیش، در ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۶، انوشه انصاری، نخستین زن توریست فضانورد ایرانی- آمریکایی به آسمان رفت و پس از گردشی یک هفتهای در فضا به زمین بازگشت، بحثها و خبرهای فراوانی حول و حوش این واقعه شکل گرفت. گروهی انتقادهای زیادی به انوشه انصاری کردند که چرا بیست میلیون دلار برای یک سفر تفریحی یک هفتهای به فضا باید پرداخت بشود درحالی که در گوشه و کنار جهان، چه دردها و مشکلاتی که نمیشد با این مقدار پول آرام و حل بشود. گروه کثیر دیگری هم ازمنظری متفاوت به این واقعه نگاه کردند و اینکه برای تحقق یک رویا میتوان هر بهایی را پرداخت. انوشه انصاری اما در پاسخ به این پرسش که چقدر حاضر هستید برای تحقق رویاهای خودتان بپردازید در سایت اینترنتی خود نوشته: “من جوابی برای این سوال ندارم، اما فکر میکنم پاسخ به این پرسش برای هرکسی متفاوت باشد. خود من همیشه آماده بودم و هنوز هم هستم که زندگی خود را برای تحقق رویاهایم فدا کنم.”
از آن جنجالهای خبری شش ماه گذشته و با آنکه بسیاری تصور میکردند به زودی آن واقعه هم مثل خبر سفر فضایی نخستین مرد توریست فضانورد فراموش میشود و دیگر از انوشه انصاری هم جز در کتاب تاریخ رکوردها، نامی باقی نخواهد ماند. اما ظاهرا اینطور نیست و به نظر میرسد انوشه انصاری از شهرت بدست آمده، از آن سفر فضایی گران قیمت، میخواهد به گونهای متفاوت استفاده کند. سفرهای پی در پی به گوشه و کنار دنیا، برگزاری کنفرانسها و سخنرانی در دانشگاهها و مراکز معتبر و مخاطب قرار دادن کودکان و نوجوانان شیفته فضا، بخش مهمی از زندگی او را در کنار فعالیتهای اقتصادیاش در بخش تکنولوژی ارتباطات شکل داده است.
ر آخرین روز ماه فوریه، انوشه انصاری به دعوت مرکز علمی انتاریو به تورنتو آمده بود تا ضمن برگزاری دو جلسه سخنرانی عمومی، یکی برای کودکان و بزرگسالان و دیگری برای نوجوانان و جوانان ۱۴ تا ۲۴ ساله، نمایشگاه فضایی مرکز علمی انتاریو را هم رسما افتتاح کند. استقبال بسیار قابل توجهی که از جلسات سخنرانی که پیرامون سفر فضایی او و پروژههای آیندهاش انجام میشود و دیدگاههای تازهای که ارائه میکند، نشان میدهد که رویاهای آن دختربچه مشهدی، که تا سن ۱۶سالگی شبها با دیدن ستارهها آرزوهایش را به فضا میفرستاد، حد و مرز و پایانی ندارد. انوشه انصاری همچنان در اندیشه سفری دوباره به فضا است. وقتی از او میپرسم چقدر حاضری برای سفر به کره ماه بپردازی، چشمانش برق میزند و میگوید: "خیلی گران تمام میشود." میپرسم حاضری صد میلیون دلار بدهی و به کره ماه سفر کنی؟ کمی مکث میکند و میگوید پول زیادی است. ولی بلافاصله اضافه میکند:" اگر کمپانی جدیدی که ایجاد کردهایم موفق بشود و امکان سفر به کره ماه باشد، حتما صد میلیون دلار هم پرداخت میکنم."
انوشه انصاری اولین توریست فضانورد دنیا- عکسها از محمد تاجدولتی، زمانه
از بزرگترها قطع امید کردهام، امیدم به بچههاست
در سخنرانی خود اشاره کردید که ۱۶ کشور با مشارکت هم ایستگاه فضایی درست کردند و در فضای کوچکی با هم صلح آمیز کار میکنند و ابراز امیدواری کردید که همین همکاری و همزیستی در زمین هم ایجاد بشود. شما که چنین عقیدهای دارید، چه تلاشی کردهاید برای ایجاد این همکاری روی زمین؟
من بیشترین کاری که سعی میکنم انجام بدهم این است که در موقعیتهای مختلف میروم و با جوانان کشورهای مختلف صحبت میکنم و این مساله را مطرح میکنم. برای اینکه فکر میکنم تنها طریقی که ما میتوانیم به این موقعیت برسیم این است که جوانها یک کاری بکنند. من همانطوری که گفتم از بزرگ ترها قطع امید کرده ام و فقط امیدوارم که بچهها بتوانند این را نگاه کنند ودر یک دنیایی که همه با هم بتوانند مسالمت آمیز زندگی کنند نقش داشته باشند و از آن طریق بتوانم این پیغام را توسعه بدهم.
ولی میدانید که امکانات دست بزرگترها است.من فکر میکنم که بزرگترها بزودی بتوانند این امکانات را در اختیار بچههایشان بگذارند. اگر این بچهها بتوانند به آنها نشان بدهند که چطوری میتوانند با احساس مسوولیت از این موقعیت استفاده کنند.
از طریق سازمانهای بینالمللی، آیا تا به حال به فکر شما رسیده که بتوانید تلاشی بکنید. چون از وقتی که از فضا برگشتهاید با توجه به برنامههایی که دارید تبدیل شدهاید به یک شخصیت زن جهانی که خیلی معروف است؛ همه جا رسانهها به شما توجه دارند؛ و اتوریتهای حول و حوش خودتان ایجاد کرده اید. آیا فکر کردید که از این اتوریته میتوانید استفاده بکنید برای آن عقیدهای که در ذهن شما است؟
من با یکی از سازمانهایی که کار میکنم، "یانگ گلوبال لیدر" (مدیران جوان جهان) است و آنها لیدرهای تمام جهان هستند که طرز فکر آنها خیلی مشابه طرز تفکر من است و با همکاری با آنها امیدوارم بتوانیم که یک موقعیت بهتری را در تمام دنیا ایجاد کنیم که بتوانیم نشان بدهیم چطوری با همکاری، خیلی از مشکلات همه میتواند راحتتر حل بشود.
تجربههایم را با زنها در میان میگذارم
دست کم از نظر خیلی از زنان دنیا، شما یک نمونه و مدلی هم هستید از نظر اراده، تصمیم و تلاش زنی برای به ثمر رساندن آرزویی که دارد. برای زنان دنیا، برای دختران جهان چه؟ آیا فکر کردید که میشود پروژهای را ایجاد کنید؛ یا با همکاری دیگران پیش ببرید برای اینکه وضعیت زنانی که در شرایط کشورهای پیشرفته نیستند را هم یک مقدار ترقی بدهد و بهبود ببخشد؟
در مجموعه "یانگ گلوبال لیدر" یکی از سازمانها، که یک خانمی رییس آن است، سازمانی است به نام «زنان با زنان» که یکی از موفقترین برنامههایی است که برای خانمهای تمام دنیا است. در ضمن هر موقعیتی که پیش بیاید و من بتوانم، به کنفرانسهایی میروم که کنفرانسهایی است که خانمها را تشویق میکند برای فعالیت، چه توی بیزنس و چه موقعیتهایی که خانمها ممکن است به آنجاها نروند یا ریسک آن را نخواهند انجام بدهند. در آن کنفرانسها میروم و خیلی از تجربههای خودم را با آنها درمیان میگذارم که به عنوان یک مشوقی برای آنها باشد که بتوانند استفاده کنند از یک مثالی که بتواند به آنها کمک کند کاری که دوست دارند انجام بدهند.
تولید انرژی از طریق آنتنهای ماهوارهای خورشیدی
شما یک جایزه ده میلیون دلاری تعیین کردهاید در کمپانی "ایکس پرایز" برای یک کمپانی غیردولتی که بتواند وسیلهای بسازد برای رفتن به فضا. آیا قصد دارید که از طریق رفتن به فضا، نوعی بیزنس راه بیندازید و از این موقعیت در بخش بیزنسی استفاده بکنید؟
امکان آن هست. بله. ولی درحال حاضر به خاطر شرکت جدیدی که داریم، یک قسمت از تمام وقت من و شوهرم و تمام خانوادهام که به آن وارد هستیم را گرفته. برای همین الان موقعیتی نبود که این کار را بکنم ولی در آینده امکان آن خیلی وجود دارد. مثلا یکی از چیزهایی که من خیلی علاقه دارم و درمورد آن در سخنرانیام صحبت کردم، آنتن های خورشیدی ماهوارهای هست که بتوانیم از انرژی خورشیدی استفاده کنیم که خیلی از مشکلات انرژی روی زمین را حل کنیم و این یکی از برنامههایی است که من به آن علاقمند هستم.
شما اولین توریست زن فضانورد هستید. آیا فکر کردید که میشود در زمینه فضا،با پروژهای بخواهید توریسم را در فضا گسترش بدهید و ایجاد بکنید؟
من خودم را در قسمت توریسم، زیاد وارد نمی دانم و برای همین در تمام کمپانیهای دیگری که دارند در این زمینه کار میکنند، همکاری دارم ولی خودمان درحال حاضر برنامهای نداریم.
در پاسخ به پرسش یکی از بچهها در سخنرانیتان گفتید که برای رسیدن به رویاهایتان احتیاج به پول ندارید، بلکه باید اراده داشته باشید. اما میدانیم در دنیای واقعی، رسیدن به هر رویایی احتیاج به حداقل امکانات دارد.
درست میگویید. من فکر میکنم این حداقل امکانات یک محیط زندگی امن است و یک سقفی بالای سر و غذا و آسایش و اگر اینها را کسی داشته باشد، بقیه آن دیگر دست خودش است.
به زمانه و زندگی تسلیم نشوید
به دختران نوجوان ایرانی و بویژه نوجوانان مشهدی - که شما از آن منطقه هستید- ، که دنیایی آرزو برای آیندهشان دارند، چه توصیهای دارید که به آرزوهایشان بهتر و سالمتر برسند.
از همه مهمتر این است که آرزوهایشان را فراموش نکنند. برای اینکه من این آرزو را از زمان بچگی داشتم و ته قلبم میدانستم که بالاخره به آن میرسم ولی نمیدانستم که آیا سن سی سالگی این اتفاق میافتد، چهل سالگی یا شصت سالگی. ولی بدون اینکه بدانم کی به این آرزو میرسم، این آرزو را همیشه در قلبم نگه داشتم. همیشه هم ممکن است اول نتوانید بروید و آن کاری را که دوست دارید را بکنید. مثل من که مثلاً خیلی کارهای دیگر کردم و آن کارها، یکجوری غیرمستقیم کمکم کردند که به آرزویم برسم. برای همین باید خیلی نوآور باشید؛ که فکر کنید خب حالا شاید الان نتوانم این کار را بکنم، ولی خب چه کاری میتوانم بکنم که کمکم بکند به آن مرحله برسم و برای همین مهمترین چیز این است که تسلیم نشوند به زمانه و زندگی و آرزویشان را همیشه در قلبشان بپرورانند.
هنوز هم صددرصد مشهدیام
هنوز هم خودتان را یک مشهدی میدانید؟
بله، صد در صد.من و مامانم و دیگران بعضی وقتها که با هم حرف میزنیم چند تا از چیزها را تست میکنند روی تکیه کلامهای مشهدی که ببینند من هنوز یادم میآید بعضی از این لغتها را یا نه.
به لهجه مشهدی یک جملهای را دارید که بخواهید بگویید برای بچههای مشهد؟
جمله نه، ولی میدانم که میگویند، "مودونوم" یا "چغوک" که یکی دیگر از لغتهای مشهدی است. یا "اوو" یعنی آب، که به زبان فرانسه هم هست.
منبع: اینجا