تو و من

موضوعات مختلف

تو و من

موضوعات مختلف

ثروت واقعی

روزی یک مرد ثروتمند پسرک خود را به روستایی برد تا به او نشان دهد چقدر مردمی که در آنجا زندگی می کنند فقیر هستند آنها یک شبانه روز در خانه محقر یک روستائی به سر بردند۰

در راه بازگشت مرد از پسرش پرسید:

این سفر را چگونه دیدی؟

پسر پاسخ داد: عالی بود پدر!

پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟

پسر پاسخ داد: در مورد آن بسیار فکر کردم.

و پدر پرسید: پسرم، از این سفر چه آموختی؟

پسر کمی تامل کرد و با آرامی گفت: «دریافتم، اگر در حیاط ما یک جوی است اما آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد، اگرما در حیاطمان فانوسهای تزئینی داریم اماآنها ستارگان درخشان را دارند، اگرحیاط ما به دیوار محدود است ،اما باغ آنها بی انتهاست.

زبان پدر بند آمده بود.

در پایان پسر گفت: پدر متشکرم، شما به من نشان دادی که ما حقیقتاً فقیر و ناتوان هستیم، خصوصاً به این خاطر که ما با چنین افراد ثروتمندی دوستی و معاشرت نداریم.
 
نظرات 1 + ارسال نظر
احسان پنج‌شنبه 15 آذر 1386 ساعت 15:16 http://www.e2f.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری به من هم یه سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد